روز تولد فاطمه جان
عزیز دلم بااینکه خانم دکتر و چندتا از ماماها طبق سونوگرافی و معاینه هایی که کردن تشخیص دادن باید منو عمل کنن تا تو رو از تو دلم در بیارن"اخه تو دل مامانی به شما خوش گذشته بود یکم تپل شده بودی"ولی تو دوس داشتی خودت بیای مامانی شبی که داشتم اماده میشذم که صبش برم بیمارستان ذیگه تو بیتاب اومدن شده بودی همونشب رفتم بیمارستان تو عزیز دلم صبح بدنیا اومدی دقیقا ساعت 10و20 دقیقه فاطمه جان نمیدونی وقتی تورو بغلم کردم چه حالی داشتم خیلی قشنگ بود نمیتونم وصفش کنم مامانی عااااااااشقتم... ...
نویسنده :
مامانی
16:11